شب قدره. آره امشب شب قدره. برای من شب قدر همیشه اول سال محسوب می شه؛ چون امشب مقدرات یک سال آیندهم تعیین می شه و همین امشب (با شرمندگی فراوان) یک سال گذشته رو حساب و کتاب می کنم.
امشب اگه قرار باشه برنامهی درست و حسابی برای سال آینده ریخته بشه اول باید مشکلاتی که توی برنامهی سال قبل بوده برطرف بشه. اگه گیری بوده اگه کمکاری بوده، اگه خدای نکرده گناهی بوده باید حسابش صاف بشه تا بریم سراغ سال بعد. تا بتونیم به سال آیندهمون امیدوار باشیم.
خب آدم اگه گناهی داشته تا توبه نکنه نباید به سال آیندهش خیلی امیدوار باشه، یا این که حداقل این رو باید بدونه که بهترین آینده ممکن، در انتظارش نیست.
یه شعری هست که می گه:
سبحه بر کف، توبه بر لب، دل پر از شوق گناه، ...
معصیت را خنده می آید از استغفار من...
می بینی معصیت هم خندهش می گیره اگه من این طوری توبه کنم. یه حدیثی شنیدم (فکر کنم از امام صادق علیه السلام باشه) که می گه: تا وقتی حلاوت گناهی که یک بنده مرتکب شده براش باقی باشه استغفار از اون گناه قبول نمیشه.
تا وقتی که شیرینی گناه باقی باشه توبهش به درد نمی خوره. ممکنه یکی بگه خب گناه لذت داره دیگه، آدم فقط باید سعی کنه انجامش نده و الا رفتن لذتش ممکن نیست.
خب من برای خودم همیشه این طوری تصور می کنم که آیا دلم میاد که یک گوجه گندیده رو که تمامش کپک زده بخورم یا نه؟ برای شما ممکنه؟ خب می بینین که تصورش هم چندش آوره.
مطمئنا گناه در حقیقتش خیلی پلیدتر از یک گوجه گندیده است. این رو خیلی راحت از حرفایی که خدا و معصومین در مورد گناه می زنن می شه فهمید. آتیش، جهنم، دوری و نارضایتی خدا.... این ها کجا و یک گوجه گندیده کجا؟!
امشب اول سعی کنیم حلاوت گناه رو از بین ببریم به امید این که خدا از گناهانی که خدای نکرده مرتکب شدیم بگذره و ببخشتمون. تازه می رسیم سر خط. تازه می رسیم به این جا که خدایا سال دیگه رو برای ما بهترین سال قرار بده. سال سعادتمون، سال ظهور امام زمان ارواح العالمین له الفداء. دعا کنین امشب رومون بشه اون خواستهی آخری رو از خدا بخوایم و الا باختیم. بدجور باختیم.
کلرجی من رو هم فراموش نکنین. خب؟
این علی قشنگی هم که اون بالا می بینین کار یک آرزوه. برین از این جا بر دارین. برای شادی روح سازنده ش هم یه صلوات بفرستین.